همه ترس این روزهایم این است که اگر روزگار دوباره من و تو را رو به روی هم قرار داد من چگونه و چطور بی تفاوت از کنارت بگذرم؟ چطور دستانی که در دستانت هست را نادیده بگیرم؟ چگونه حواسم را به آن شخصی که کنارم هست بدهم؟ فکرش راهم نکن.مگر من میتوانم جز تو شخص دیگری را دوست داشته باشم ؟مگر میتوانم دستان دیگری رابگیرم؟مگر میتوانم چشمانم را از دید تو محروم کنم؟مگر میتوانم تو را از افکارم حذف کنم؟ دوست داشتنت بیماری بود که رفته رفته تمام وجودم را فراگرفت و حال هیچ
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت